معنی نمایش نامه جان درایدن

لغت نامه دهخدا

درایدن

درایدن. [دْرا / دِدِ] (اِخ) جان. (1631 -1700 م.). شاعر و نمایشنامه نویس و منتقد انگلیسی. وی کرامول را مدح کرد (1659) و سپس به مدح چارلز دوم پرداخت و در دوره ٔ بازگشت خاندان استوارت رونق بسیار یافت. در سال 1668 م. ملک الشعرا شد، پس از جلوس جیمز دوم به مذهب کاتولیک گروید. و پس از جلوس ویلیام سوم از ملک الشعرایی و حمایت دربار محروم شد، ولی شهرت خود را همچنان حفظ کرد. درایدن از شخصیت های ادبی برجسته ٔ عصر خود و در همه ٔ انواع شعر استاد بود و سبک نثر نوین انگلیسی را ایجاد کرد. پیشگفتارهای نمایشنامه های او و نیز رساله در شعر درامی او (1668) مشتمل بر انتقاداتی عالی است. از منظومه های درازش، آنوس میرابیلیس (1667)، ابشالوم واخیتوفل، و اشعار وی در دفاع از مذهب پروتستان است، و اشعاری که سپس در دفاع از مذهب کاتولیک سروده. از نمایشنامه های متعددش کمدی ازدواج به مدروز (1672 م.). و تراژدی های فتح غرناطه (70- 1669)، اورنگ زیب (1675) و همه چیز در راه عشق (1678) است. آثار ادبی لاتینی را ترجمه و از آنها بسیار اقتباس کرده است. درایدن در مقبره ٔ «چاسر» در وست مینسترابی مدفون است. (از دائرهالمعارف فارسی).

فرهنگ عمید

نمایش نامه

نوشته‌ای که در آن داستانی برای بازی کردن در تئاتر تنظیم شده باشد و هنرپیشگان از روی آن نوشته حرف بزنند و نقش خود را بازی کنند، پیِس،

فرهنگ فارسی هوشیار

نمایش نامه

نوشته ای که در آن داستانی برای بازی کردن در تئاتر تنظیم شده باشد

سخن بزرگان

درایدن

خوشبخت کسی است که دم را غنیمت می شمارد و به خود می گوید من امروز خوشم، تا فردا چه پیش آید.

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

نمایش نامه جان درایدن

820

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری